بیشتر انسانها دوست دارند از لحاظ روحی نشاط داشته باشند و به دنبال راهی می‌گردند تا شادابی خود را بیشتر کنند.
 

مقدمه 

همه انسانها ناگزیر هستند تا چهار نوع ارتباط داشته باشند. این ارتباطات عبارت اند از: ارتباط با خود و خدای خویش، طبیعت و محیط اطراف. همه اینها حائز اهمیت است و برای خودشان احکام و قوانینی دارند که سبب شکوفایی این ارتباطات می‌شود. هر کدام از این ارتباطات هم تاثیر های خاصی دارند که ما می‌خواهیم به آثار روابط اجتماعی اشاره کنیم. 

قبل از اینکه به آثار و فواید ارتباط با دیگران بپردازیم لازم است به چند نکته اشاره کنیم:
نکته اول: زندگی اجتماعی انسانها وابسته به این ارتباطات است و نوع برقراری معاشرت ها می‌تواند زمینه شکوفایی انسانها شود. شما برای پیشرفت و تامین نیازهای عاطفی و جسمی خود ناگزیر از معاشرت با دیگران هستید. 

نکته دوم: معاشرت با دیگران یک فرصتی است که معمولا مورد تغافل و کم توجهی قرار می‌گیرد، آنقدر در جامعه غرق می‌شویم که این نعمت بزرگ را فراموش می‌کنیم و نمی‌توانیم درک کنیم که چه نعمت بزرگی است  برای مثال: اگر در یک جایی قرار بگیریم که کسی در اطراف ما نباشد، آن وقت درک خواهیم کرد که وجود دیگران چقدر ارزشمند است. 

نکته سوم: تصور کنید وارد محل کار خود شده اید و دیگران سلامی به شما نکنند و یا جواب سلام شما را ندهند و هنگام وارد شدن در جمع آشنایان آنها با چهره عبوس و اخمو به شما نگاه کنند، و هیچ کس از افراد جامعه با شما صحبت نکنند… چه حس بدی خواهید داشت.. پس برای اینکه انسانها وجود خودشان را در آرامش قرار دهند ناگزیر هستند تا با دیگران ارتباط بگیرند. امام علی (علیه‌السلام) خطاب به مالک اشتر می فرماید: قلب خویش را از مِهر مردم و دوستی و لطف آنان سرشار کن. مبادا هرگز که درندة خون آشام باشی که خوردن مردم را غنیمت بشماری، چرا که مردم دو گروه اند: یا برادران دینی تو بوده یا در آفرینش همانند تو هستند.[1] 

نکته چهارم : ارتباط با افراد سالم می‌تواند غم ها را از دل های شما بیرون کند و شادابی را به شما هدیه دهد، با افراد نا سالم ارتباط نداشته باشید که سبب مرده شدن روح شما خواهد شد. 
 

آثار و فواید معاشرت


1. شکوفا شدن استعداد ها
ارتباط گرفتن انسانها با یکدیگر سبب می‌شود تا خودشان را در یابند و شکوفا شوند. شما در اجتماع می‌توانید علم بیاموزید و با بکار بستن آن می توانید راه و رسم رشد کردن و ترقی کردن را بفهمید. در اجتماع افرادی هستند که دست به کارهای مهمی می‌زنند و شما می توانید با آنها ارتباط بگیرید و افکار و کردار آنها را یاد بگیرید و از آنها بهره مند شوید امام جواد (علیه‌السلام) فرمودند :دیدار برادران دینی را هر چند کوتاه و اندک باشد، موجب شکوفایی و باروری عقل می‌شود. [2] زمینه را برای ارتباط گرفتن با دیگران فراهم سازید ،درب ارتباط گرفتن را با خوش اخلاق خودتان باز کنید. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :بهترین شما، کسانی هستند که برخوردشان با مردم، از همه بهتر است چهره‌ای گشاده دارند که مردم رغبت می کنند با آنان انس و الفت بگیرند. [3] 
 
2.نشاط و شادابی روحی
بیشتر انسانها دوست دارند از لحاظ روحی نشاط داشته باشند و به دنبال راهی می‌گردند تا شادابی خود را بیشتر کنند. تجربه ها نشان می‌دهد که یکی از عوامل نشاط آفرین برای روح انسان، ارتباط اجتماعی او است. شما در اطراف خودتان دقت داشته باشید و آنهایی که با دیگران و با فامیل ها رفت و آمد بیشتری دارند،افراد خونگرم و صمیمی هستند و احساس نشاط بیشتری دارند. نوع رفتار دوستان و اطرافیان می‌تواند بر روی احساسات و تفکرات شما تاثیر گذار باشد، پس افراد خردمند رو انتخاب کنید که سبب رشد شما شود. اما علی (علیه‌السلام) در این رابطه فرمودند : مصاحبت با دوست خردمند، حیات بخش جان آدمی است. [4] 
 
3. استفاده از خصوصیات مثبت دیگران
اگر با افراد ارتباط نداشته باشید نمی‌توانید از خصوصیات و صفات آنها آشنا شوید، برای آشنایی با صفات دیگران باید با آنها ارتباط بگیرید تا بعد از آشنایی بتوانید از کمالات آنها استفاده کنید. کسی که با خوبان رفت و آمد دارد، مسیر خود را به سمت خوشبختی و سعادت باز کرده است. امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند :خوشبخت ترین مردم کسی است که با انسان های بزرگوار معاشرت کند. [5]

نکته: افراد موفق بخاطر خصوصیاتی موفق شدند و این خصوصیت ها را می‌توانید شما هم داشته باشید و راه موفقیت را برای خودتان هموار سازید. 
 
4. یاد آخرت  را در خاطر شما زنده نگه می‌دارند 
خاصیت دنیا این است که انسان‌ها را جذب خود می‌کند تا تمام تلاش خود را برای دنیا کنند و از آخرت غافل شوند. اما معاشرت با افراد مومن سبب می‌شود تا یاد آخرت و مرگ در ذهن شما باشد و از کارهای عبث و بیهوده دوری کنید. 

این نوشتار را با سفارشی از امام حسن به پایان می‌رسانم. امام حسن علیه السلام ـ در سفارش به جُناده در بستر بیمارى که به رحلت آن حضرت انجامید ـ فرمود : با کسى مصاحبت کن که هرگاه با او مصاحبت کنى مایه آراستگى تو شود و هرگاه خدمتش کنى تو را حفظ کند و هرگاه از او کمکى بخواهى ، کمکت کند و هرگاه سخنى بگویى ، سخنت را باور کند و هرگاه حمله کنى ، تقویت کند و هرگاه دستت را به احسانى بگشایى ، او در این راه تو را کمک رساند و هرگاه عیبى از تو دیده شد ، آن را بپوشاند و هرگاه کار خوبى از تو دید ، آن را در نظر داشته باشد ، هرگاه چیزى از او خواستى به تو بدهد و هرگاه زبان به خواهش نگشودى ، او [در بخشش] پیشدستى کند و هرگاه مصیبتى به او رسید تو ناراحت شوى. [6]

پی نوشت :
[1] محمدبن‌حسین شریف‌الرضی، نهج البلاغه، محمد دشتی، قم: الهادی، چاپ 23، نامه 55
[2] امالی شیخ مفید، ح 13 صفحه 329
[3] تحف العقول، صفحه 45.
[4] تمیمی آمدی، غررالحکم، صفحه 420
[5] من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، جلد 4، صفحه 394
[6] بحار الانوار، جلد 6، صفحه 139